جغرافیای خیال
جغرافیای خیال تنها قلمرو بی کرانه ایست که تو
رابرای عبورازازتمام خطوط ممنوعه ی دنیانمیتوانندمحاکمه
کرده مجرم بشناسندولی به محض اینکه
پاازآن بیرون بگذاری وپرده ای
ازپرده های خیالت
رابدری
ک
ا
ر
ت
تمام است
چرا تمام است؟
ژانوس عزیز کاش خیال ما جغرافیایی نداشت که خط ممنوعه ای هم داشته باشد.نوشته هایت آنقدر پر انرژی است که هر فکری را به خیال میبرد.
در بارش خیالو در تبسم نسیمتو را در فراسوی آسمان هاو بالاتر ازنور خورشید و ماه دیدمو تو درعطشناکی کویرنگاه مرا سبز کردیاما در بارش خیالگاهی از زردی گل یخسردم می شود
چرا تمام است؟
ژانوس عزیز کاش خیال ما جغرافیایی نداشت که خط ممنوعه ای هم داشته باشد.
نوشته هایت آنقدر پر انرژی است که هر فکری را به خیال میبرد.
در بارش خیال
و در تبسم نسیم
تو را در فراسوی آسمان ها
و بالاتر از
نور خورشید و ماه دیدم
و تو در
عطشناکی کویر
نگاه مرا سبز کردی
اما در بارش خیال
گاهی از زردی گل یخ
سردم می شود