منطق خشک شوره زار
به چشم خویش دیدم که:
رستن یک علف نیز
منطق خشک شوره زاررا
درهم میریزد
چه رسدبه رویش دوباره ی جنگلها
سخنی باحاج عطابامرام مهاجرانی درمهاجرت نشسته ودارودسته اش
هاهاهاهاهاهاهاها
حاج عطای بامرام ویارانش مرابه یادخاندانهای مافیائی ایتالیائی
می اندازندکه پس ازمرگ هر(گادفادریاهمان پدرخوانده)فرزندانشان
برسرمالی که اوازمردم به تیغ زوروبیدادوتیپای
جورودستاویزمکرودستان
ربوده اختلاف ودعوا
میکنندوهریک سهم خویش ازمیراث
پدرخوانده طلب می نمایند
وهرکس(به کاف مضموم ومفتوح )میکوشد
بگوید:رهروراستین پدرخوانده ی
گوربه گوری تنهااوست ولذا منصب پدرخوانده به اومیرسد.
عاقبت هم پس ازاینکه عده ای شکم عده ی دیگررا دریدند
دربرابرتهدیدهمیشگی وگسترده ی گروه
مالباختگانی که هستیشان راهمین
دزدان وچپاولگران ربوده اند
چاره ای جزسازش باهم برایشان باقی نمیماند
ورسیدن به یک نظم مطلوب جدید
که منافع همه ی میراث خوران راتامین
کندمیشودامامزاده ای که همه گردش جمع میشوند.جمع شدنی!
بابرپائی نظم نوین دوباره گرگهای گرسنه ی تازه ازراه رسیده
کمربه سایش وگایش مردم وبرش
داروندارمردم میزنندتابشود
روزازنوروزی
ازنو
هاهاهاهاهاهاهاهاها!!!
گناه وقصاص
اگرگناه وقصاص دربین بزرگ سالان
درپس پرده ی دریده ی حیاانجام واجرایش باسنگدلی یذیرفته
وپسندیده باشدتعمیم آن به دنیای مصفای
کودکان حماقت بار وابلهانه است
پولشوئی
پولشوئی یعنی تطهیررذیلت
آنکه دست به پولشوئی میزندمیخواهد
رذالت درونی خویش راتطهیرکند
میگویند:
عده ای به فائزه خانوم رفسنجونی
که اتفاقندش من یه چورائی!آی دوسش دارم آی دوسش دارم که نگو!
هتاکی کرده وفحشهای چارواداری داده اند.
طبیعی است که فحش وچماق درمانی کاراراذل واوباش است
ولی ازیادنمیبرم که پدرفائزه:
حاجعلیاکبرهاشمیرفسنجونیبهرمونیرئیسمجلسخبرگانرهبریتی
ورئیسمجلسمصلحتتشخیصنظاموچیزهایدیگر
عده ای رادرجریان هیجدهتیرسوسولخواند
بنابراین اویکی ازکسانی(بااعراب کاف مشکوک)است
که کلمات ناپسندراواردادبیات سیاسی
کرده.
شاعرگفته:
انگشت مکن رنجه به درکوفتن کس
تاکس نکندرنجه به درکوفتنت مشت
هاهاهاهاهاهاهاهاها
الهی قربون خودم برم بااین شیرین زبونیا!
هاهاهاهاهاهاهاها
توگفتی وماباورکردیم
هاهاهاهاهاهاهاها!
این روزهاحاجعلیاکبرهاشمیرفسنجونیبهرمونیآخوندبسازبفروشانقلابیقبلازانقلابو
عضوشورایانقلابووکیلمجلسوهشتسالرئیسمجلسوهشتسالرئیسجمبور
ورئیسمادامالعمرمجلسخبرگانورئیسمادامالعمرمجلسمصلحتتشخیصنظام
وچیزهای دیگرالله اعلم به حقایقالامورفرمودمنهیچگاه درپی
شغل ومقامنبوده ام!
وای به روزی که ایشان درپی شغل ومقام میبودند
درآن صورت به علت هوش ودرایت وکاردانی
شغل شش ونیممیلیاردسرنشینان
کره ی خاک راقبضه فرموده
همهراجهت استراحت
مادامالعمر
به
خانه
میفرستادند
فرستادنی
هاهاهاهاهاهاهاهاها
پابه سنی
وقتی بابه سن شدی
اگه ازخودت اشتهای سیری ناپذیری نشون
بدی جوانهابت میگن:کفتارپیره!
واگه سخن سنجیده نگوئی
میگن باباپیره ریشاشوتوآسیاب سفیدکرده!
تسلیت
ازین قلم معتدل وووجدانی که انصافی دارد
...و به تمام آنان که ایران را نه در تقویم روزانه، بلکه درسرنوشت تاریخی آن دنبال می کنند.
امروز علیرضا پهلوی در بوستون آمریکا خودکشی کرد. گفته شد که خودکشی وی با استفاده از اسلحه صورت گرفت. من بطور طبیعی برای کسانی که مرگ را انتخاب می کنند، احترام بیشتری می گذارم. حتما شخصیت بزرگی دارند که توانایی انتخاب مرگ را دارند. به گفته کسانی که او را می شناختند، مردی بسیار عاقل و فرزانه بود. در بهترین دانشگاههای آمریکا تحصیل کرد و اهل فلسفه و ادبیات و ایرانشناسی بود. نه سال قبل از او " لیلا پهلوی" کوچکترین دختر محمدرضا پهلوی که زبان و فلسفه خوانده بود و اهل شعر و ادب و هنر بود، با خوردن 270 قرص خواب آور در لندن خودکشی کرده بود. مرگ علیرضا پهلوی برای من واقعه ای دردناک است. آنقدر نمی شناختمش که بتوانم قضاوتی درست درباره اش داشته باشم، اما آنقدر می دانم که وقتی کسی به جای انتظار کشیدن برای مرگ، به استقبال آن می رود، به او احترامی عمیق باید گذاشت. بخصوص وقتی که بدانم انسانی فرهیخته بود و سرنوشت خود را به اختیار خود برگزید. می دانم که شبهای تلخی بر بانوی محترمی که روزگاری ملکه ایران بود، می گذرد. این واقعه را به او تسلیت می گویم، و به تمام آنان که ایران را نه در تقویم روزانه، بلکه در سرنوشت تاریخی آن دنبال می کنند.
شاپورعلیرضاپهلوی شاهزاده ی ایرانی در۴۴سالگی درغربت خودکشی کرد
اگرچه بارهاگفته ام:
؛..وقتی زندگی تابع آنچنان قوانین پستی بشود
که زندگی انسانی راناممکن کند
خودکشی به عنوان درخروجی اصطراری ازاتاق آتش گرفته
قابل پذیرش است...؛
ولی هیچ چیراندوهگین ترازیک زندگی
ناتمام نیست
ازبرشت:
وقتی درخانه رامیکوبند
وتونمیدانی چکمه پوشان گشتاپوست یایاماموروصول مالیات
شک نکن که درتسلط یک حکومت فاشیستی زندگی میکنی
دریچه ی نجات
معلوم نیست دریچه ای را که آدمی برنگاه
سالک بی نیازی میبنددتنها
راه نجاتش نباشد
سیاست
درجوامع بسته ازدردکان سیاست که رد بشوی
عمله های عذاب نخاله وبی نزاکت وچشم دریده
خواهرت رابدون جحازوخطبه
عروس میکنند
اوکی؟
این چه بدبختی است؟
این چه بدبختی ونکبت ایست که من وتووقتی
رویمان توی روی هم می افتد
یکی بایداحساس حقارت ودیگری حس تحقیرش را
زیرلبحندی پنهان کند؟
منبع مخوف لذت
تاجهان جهان است
شرمساری وجدان برای انتقام ازدیگران
میتواندیک منبع مخوف وغیرطبیعی لذت باشد
به مناسبت قتل درخیابان روبروی چشم پلیس ومردم
...
مثل خوشه ی داس خورده به خاک غلطید
بادهانی که به نحوی عجیب منقبض شده بود
وچشمان ازدردبسته ای که انگار
صائقه خورده است
...
گذرعمر
زندگی اینجا درجاده های خاکی غبارغم گرفته ی تنگ
وسربالائی سوت وکوربی آیندورونددررخوت خواب
آلودروزهاوشبهای کپک زده میگذرد
ازآفتاب درتاآفتاب پرانگارمحکومی جسدخودت
رابه دوش بکشی تازه مکافات چنین جهنمی بانفرین
سگ خوابی که نصیب برده ای
کامل میشود.
*ـسگ خوابی=سگها تا صبح بیدارمیمانندودمدمای صبح
سرمینهندبه دستان با چشمان سرخ وسوزان از بی خوابی
باناله چشم فرومیبندندوغش میکنندازبیدادتنهائی وبیداری شبی
که برآنها گذشته
چراقانای جلیل سرزمین جاویداست؟
قانای جلیل شهری بودکه مسیح به عروسی خانواده ای
فقیردعوت شدوچون شراب تمام شدوجشن
روبه سردی گذاشت.مسیح اولین
معجزه ی خودرامحقق کرد
وآب تمام کوزه هاوخمره
هارابه شرابی ناب
بدل کرد
و
م
و
ج
ب
گ
ر
م
ی
ع
ر
و
س
ی
ش
د
سرزمین جاوید:
قانای جلیل
دردنیا شهربسیاراست.شهرخوب هم بسیار است.
امابه انگاره ی من قانای جلیل بهترین شهردنیابوده
ودیگرشهری نظیراوبوجودنخواهدآمد
مگر اینکه مسیح دیگری ظهورکند
حشو
Redundancy
مردم فرومایه وپست
آنچه باآن درون چیزی راپرکنند
مثل تپاندن پشم وینبه درچیزی مثل یالان چهارپایان وتشک
کلام زائدکه درمیان جمله واقع شود
دلخراشیدگیها
چیزهائی هست که به زبان تعریف
درنمی آیند.بی تردیدآدمی آنهاراباخودبه گورمیبرد
بذرجهان
به نظرمیرسدکه خداازدنیاهای گوناگون بذرگرفت
وروی زمین پاشید.ازین روست که باغ اوبالیدوهرچه که
بتواندببالدزندگی میکندوتنهاازطریق احساس تماسش بادیگردنیاهای
اسرارآمیزاست که زنده است.اگراین احساس درشما
ضعیف یانابودشودبالیدن درشمامیمیرد
آنگاه به زندگی بی اعتنامیشوید
وحتی اندک اندک ازآن
نفرت حاصل
میکنید.
گاهی احساس میکنم
گاهی افسردگی میزوصندلی های باغی
رااحساس میکنم که زمستان
غافلگیرشان کرده
باورکن که...
عشق یک ایدهآل است و ازدواج یک واقعیت،
مغلطه بین ایده و واقعیت چیزی جزعذاب
دربرنخواهد داشت
اغلب مردم با هم ازدواج میکنند چون میگویند عاشق همدیگر شدهاند که صد البته حقیقتی موقت بیش نیست. ما به جای آنکه از احساس زیبایِ عشق لذت ببریم، آن را درنهاد زناشویی به قراردادی ابدی تبدیل میکنیم
عشق وسکس
یادت نرودکه گرایشی که همواره درتلاش است
عشق راباسکس یکی بداند، فرجام تلخ و
وپردردسری خواهد داشت
هی !رتیل
درروانت کین نشسته است.هرجاراکه بگزی
ازآن زخمی سیاه سربرمی آورد.
زهرت با کینه ات روان
رابه دوار
دچار
م
ی
ک
ن
د
بخشش گناه...
...این روزهادنبال روز خوشی میگردم که خاطره ای بیابم
که بتواندگناهی راببخشد...
صفات عاشق به بیان اسپانیولی
sabio
solo
solosito
secreto
عاشق به چهار صفت متصف است
که درچهارحرف(s)
خلاصه میشود
sabio
یعنی عاشق داناست
solo
یعنی عاشق یگانه است
solosito
یعنی عاشق بیقراراست
secreto
یعنی عاشق رازپوش است
شجاعت نظری:
شجاعت نظری یعنی جرات داشته باشی بیندیشی
وازدوران حقارت بارطفولیت وتقلیدومریدبودن
بیرون بیائی
اخلاق
آنچه عده ای اخلاق مینامند.جزاقدام نومیدانه همنوع ما
برضدنظام جهان نیست که عبارت از
جنگ وخونریزی وکشتار
است
قیامت
قیامت الزامابعدازمرگ اتفاق نمی افتد
قیامت درزندگی واقعی دربدن آدم زنده
مکرردرمکرروقوع میابد
آمیزش جنسی
به هرحال درچنین شرایطی آمیزش جنسی تغذیه ازآبشخور
شهوت یاسرراست ترجستجوی لذت
درمیان زباله هاست
چشم دربرابرچشم؟!
اگرهمه به تئوری چشم دربرابرچشم معتقدبودند
امروزدردنیای کورهازندگی میکردیم
دل کندن ودل بستن
دل کندن ودل بستن انگیزه های یکسانی ایجادمیکنند
درهردوحال به تو امکان نوشتن میدهند
آواره شدن واسیری حکایت تازه ای نیست
تختخواب گرم ونرمی درکارنیست
بیاروی خاک بخوابیم پتوئی بهترازآسمان نیست
آواره شدن واسیری حکایت تازه ای نیست
دوست داشتن
دوست داشتن دل میخواهد نه دلیل
همیشه نگاهی راباورکن
که اگرازاودورشدی
درانتظارت
بماند