مینیمالنویسی

نه به معنی رایج

مینیمالنویسی

نه به معنی رایج

نشانه های شکنجه ی عسس

نشانه‌ی شکنجه‌ های عسس!

تومیخواهی

من دامن سوخته ای ولکه های خونی دراه ببینم

وازآن تاقعرچاه قصه‌ی شکنجه‌ی عسس

 پیش نروم؟

 

روزمرگی

 

روزمرگی

اگرگذران عمربرایت به صورتی درآمدکه دیدی هرچه بدبختی پیش میرودتوپس ترمینشینی شک نکن که به روزمرگی افتاده ای درست مثل رشتن ریسمان دراین کارهرچه ریسمان بافته وبلندمیشودبافنده بیشتر عقب مینشیند

چه مینویسی؟

 

چه مینویسی؟

آنچه مینویسم باقیمانده‌ی یک شورقدیمی وریشه داراست،شورقدیمی من این بودکه آنچه راکه دیده ام بتوانم بنویسم به شیوه‌ی خودم بنویسم.بنابراین آنچه می نویسم نوشته های متداولی نیستند-خط رمزی است ازیک نگاه خصوصی

زشتی

زشتی!

این تنهازیبائی نیست که جذابیت دارد،اوجزشتیهاهمجذابیت خاص خودراداردبه همیندلیل است که ماوقتی میخواهیمکمدی الهی دانته رابخوانیم یکراست میرویمسراغ دوزخ.آیااین بدان دلیل نیست که ماازقبل خود راازقبل دوزخی میدانیم؟